تا دلاتون آمادس یه چی بگم برید فضاااااا
امسال ۱۳بدر چهارشنبس !
.
.
مامانم انقد توی این چند روز خونه تکونی کرده که وسایل خونه میان پشت من قایم میشن و میگن پادرمیونی کن !
.
.
امسال یه وظیفه ی خطیر به من محول شده ، اونم اینه که هر بچه ای که به بابام گفت عمو عیدی بده ، من حواس بقیه رو پرت کنم تا بابام یه پس گردنی بهش بزنه !
در این حد بی اعصابیم امسال !!!
.
.
یکی از هیجانات زاید الوصف غیرقابل توصیف عید این بود که مثلا میرفتیم جایی عید دیدنی و توی ذهنمون روی مثلا ۱۰۰۰تومن عیدی حساب میکردیم ولی در کمال ناباوری مثلا بهمون ۲۰۰۰تومن عیدی میدادن ، یعنی هنوز که هنوزه دانشمندا با عمه هاشونم نتونستن میزان خوشحالی این صحنه رو به رشته تحریر دربیارن !
البته برعکس این قضیه رو چون در توان روح و روان من نیست دیگه نمیگم … کصافطاااااااا !
.
.
مردم دارن واسه عید جوری برنامه ریزی می کنن که هم بتونن کنسرت ابی رو برن ، هم آرش ، هم یه سر ونیز رو ببینن اونوقت من دغدغه ی فکریم اینه که سریال پایتخت۳ رو جوری ببینم که به باب اسفنجی دیدنم لطمه نزنه !
.
.
امسال اونقدری که من واسه تمیز کردن فرش های خونه پارو زدم اگه توی المپیک زده بودم الان رکورد جهانو ۳ساعت ارتقا داده بودم !
.
.
مورد داشتیم دختره روی کیلیپسش دستمال و تی بسته سقف اتاقارو گردگیری کرده !
.
.
به بابام میگم امسال برنامه عید چیه ؟
میگه ما که میریم قشم ، تو هم یه فکری واس خودت بکن !
به نظرم بهترین کار اینه که برم دنبال پدر و مادر واقعیم …
نظرات شما عزیزان: